::اسیری در اثیری::
|
|
|
|
|
جان باروفس می گوید:
روزی پسرم موجودی ار کشت که به گفته یک شکارچی کهنه کار مرغابی دلقک بود .و وقتی آنرا وسط سفره گذاشیتم آن مرغابی داشت به ما می خندید !
فراموش نکن که بین خودت و خودهای دلقکت (نقابهایت) خط دقیق و روشنی بکشی و گرنه در انتها همه آنها به تو می خندند!!!
|
||
|
#
نوشته شده در پنجشنبه ۹ تیر ۱۳۸۴ساعت ۹:۱۹ ق.ظ توسط روان نویس
|
|
||