::اسیری در اثیری::

آبی روشن

:: آبيِ روشن ::

 

(9)

حقيقت چيست؟

حكمتِ فلسفه چيست كه انسان را قلقلك مي‌دهد؟

زمين پست‌تر است يا آسماني كه نمي‌بارد؟

 

(35)

سال‌هاست هستم

اما...

هنوز نمي‌دانم

چسب درست است يا چسپ!

حتي وقتي دلِ گفتن‌ام

زخمي بود...

و به‌خاطر ترديدِ نابه‌جاي‌ام

داروخانه نرفتم...

 

# نوشته شده در  یکشنبه ۲۲ دی ۱۳۸۷ساعت ۱:۳۰ ب.ظ  توسط روان نویس  | 

فصل بودن

:: فصلِ بودن ::

 من پايِ فصلي را له كرده‌ام

كه در انتظارِ بهار شدن بود

مي‌دانم

روزي نفرينِ ترانه‌هايي كه نخواندم

و بايد؛

دامان‌ام را مي‌گيرد...

# نوشته شده در  سه شنبه ۳ دی ۱۳۸۷ساعت ۲:۱۲ ب.ظ  توسط روان نویس  |