::اسیری در اثیری::

ماه رمضان 1

۩ بازبینی ماه رمضان ۩

 

زان باده که در میـــــکده عشق فروشند

ما را دو سه ساغر ده و گو رمضان باش

:: حافظ ::

اشاره

از ماه رمضان بسیار گفته اند و بسیار شنیده ایم . اما فکر کنم هرآنچه شنیده ایم بیشتر جنبه معنوی داشته ، اما من در این مقاله می خواهم به جنبه های دیگر رمضان که برداشتهای شخصی بوده اشاره کنم .

و اما ...

فواید رمضان از دیدگاه روان نویس

1 – جامعه سازی :

بارها از خود پرسیده ام مسلمان ها چه نیازی به روزه داشته و دارند و خوشبختانه به نتایج خوبی رسیده ام و یکی از آنها ، همان جامعه سازی رمضان است ، چرا که در این ماه با تحمل گرسنگی می فهمم که همنوعان من همیشه در این حالت اند و گرسنگی را تحمل می کنند .

ملحد گرسنه در خانه خالی بر خوان

عقـــــل باور نکند کز رمضان اندیشد

 جمله معروفی هست که همه شنیده ایم " کل یوم عاشورا" ، اما به نظر من باید این جمله را به صورت دیگری نیز تغییر داد و استفاده نمود " کل یوم رمضان " ، چرا که شعار امامان ما نیز مبارزه با تضاد طبقاتی و از بین رفتن فقر و برپایی عدل بوده و در این راه بسیار کوشیده اند . پس اگر ما همه روز را رمضان فرض کنیم  ، به هیچ عنوان از گرسنگی عزیزان بی بضاعت غافل نمی شویم و باعث می شود به عدالت اجتماعی نزدیکتر شویم ، چرا که برخورداری همه از نوعی ثروت نسبی نیز ، عدالت به حساب می آید

اکثر ما (حداقل خود من) همیشه به نوعی محرک نیازمندیم . اگر چوب معلم نباشد درس نمی خوانیم ، اگر ترس از رئیس اداره نباشد کار نمی کنیم و ... ، پس ماه رمضان در واقع محرکی ست که ما را به فکر می اندازد تا از درد دلهای عزیزان بی بضاعت و کم بضاعت نیز با خبر شویم .

 

 

 

# نوشته شده در  پنجشنبه ۱۴ مهر ۱۳۸۴ساعت ۷:۳۰ ق.ظ  توسط روان نویس  | 

دین و زندگی ...

۩ زندگی در دین ، یا دین در زندگی ۩

 

دین آمده تا به ما چگونه زیستن را بیاموزد و سعادت انسان میسر نخواهد شد مگر به دست مکتبهای الهی ، و همچنین در پرتو دین است که زندگی انسان جهت بهتری به خود می گیرد . و در کلام مختصر در واقع دین ، زندگی انسان را برای زیست مطلوب و سعادت مطلوب و کمال غایی انسان بودن ، می سازد اما آنچه بنده روان نویس شاهد آن هستم خلاف این است . البته نه اینکه تاثیر دین در زندگی را انکار کنم ، نه ! بلکه به وضوح دیده ام که انسانها زندگی را در خدمت دین می گذارند .

آنچه من را به دین مشتاق می نماید همان انسان سازی دین است که انسان را آن طور که شایسته انسان بودنش است می سازد نه اینکه انسان را فرشته کند ( بر خلاف تفکر رایج ) بلکه انسان را طوری آماده می سازد تا شایستگی خلیفه الله بودن را داشته باشد ( که از فرشته بودن هم عالی تر است) . اگر به شخصیت علی (ع) توجه کرده باشید می بینید که دین و زندگی ایشان در هم آمیخته شده است هیچ وقت عبادتهای ایشان مانع کسب و کارشان نشده و هیچ وقت هم زندگی روزمره شان مانع عبادتشان نشده است . یک نوع تعادل در برخورد با دین و زندگی .

اما ما اگر بخواهیم به زندگی بپردازیم از دین غافل می شویم و اگر به دنیامان بپردازیم از دینمان غافل شده ایم  به قول معروف یا از اینطرف پشت بام می افتیم یا از آنطرف ، یا شوریم یا بی نمک . به نظر من باید ما توانایی تلفیق دین را به زندگی کسب کنیم و این مهارت را در خود پرورش دهیم . آن وقت به هیچ عنوان بی برنامه­گی خود را به حساب دین نمی گذاریم یا ناکامی خود را در موضوعی به دین نسبت نمی دهیم و از دیگر سو ، زندگی را نفی نمی کنیم . اینکه بعضی ها دنیا را پست و زبون می خوانند و از آن با عنوان خاکدان یاد می کنند طرز فکر درستی نیست . ما اگر در همین دنیا خود را نسازیم آخرتمان هم خراب است شنیده اید که می گویند اگر خشت اول را اشتباه بگذاری دیوار تا ثریا کج خواهد رفت پس این دنیا برای گذار ما به آخرت است و اگر خوب به آن نپردازیم و به آن توجه نکنیم موفق نخواهیم شد . موفقیت از آن کسانی است که از هر لحظه به بهترین نحو ممکن و در جهت صحیح و با ابزار سالم ، استفاده می کنند .

 

# نوشته شده در  پنجشنبه ۷ مهر ۱۳۸۴ساعت ۹:۳۷ ب.ظ  توسط روان نویس  |